Tuesday, January 5, 2016

‏اورمیه‬ و کلیشه سازی‌های دولتی


پیشداوری ، یعنی باور و عقیده ای پیش ساخته که تحمیلی محیط، زمانه و آموزش و پرورش است و به مفهوم کلیشه بسیار نزدیک است: کلیشه چیزی است که بی هیچ تغییری تکرار و باز تولید می شود، با الگویی ثابت و عام انطباق دارد و از تشخیص خصوصیات فردی عاجز است، تصویر ذهنی یکنواخت و قالب بندی شده ای که برای اعضای یک گروه مشترک است و عقیده ای به غایت ساده شده ، رفتاری عاطفی و یاد آوری بی آزمون و بررسی را نشان می دهد.
تعریف کلیشه از نظر و.شستاکوف عبارت است از: گرایش به یکنواختی و یکسان سازی، یعنی حذف خصوصیات فردی و تفاوت ها و نبود کامل روحیه انتقادی در مباحثه و ابراز عقیده.
لیز دونیگان کلیشه را چنین تعریف می کند: الگوی خشکی که واضع مشخص ندارند و بر اساس آن، تصاویر و مفاهیم یا رفتارها به طور خود به خود تکرار می شوند. بر مبنای این تعریف به روشنی در می یابیم که یک مفهوم واحد برای توصیف یک نگرش یا تصویر یا رفتار، نه فقط به اسم و صفت تبدیل می شود، بلکه به صورت فعل نیز در می آید، فعلی که به خود عمل آفرینش کلیشه ها اشاره دارد.
به عنوان مثال در کنار اسم کلیشه«stereotype» در زبان فرانسه فعل کلیشه سازی «stereotyper» ساخته شده است.”(۱)
این امر نشان می دهد که کلیشه ها اعم از غیر ستیزی ملی و جنسی فطری نیستند بلکه آفریده ای اجتماعی اند.
از جمله کلیشه ها ی رایج جنسی: پسران و مردان به طور کلی آفریننده و تصمیم گیر و اهل عمل معرفی می شوند اما دختران و زنان موجوداتی منفعل، وابسته و نظاره گر به تصویر کشیده می شوند.
عرب ملخ خور، سوسمار خور و نیز جوک هایی با محتوای نژاد گرایانه و رفتارهای ساده لوحانه ای که به تُرک‌ها نسبت داده می شود نمونه هایی از کلیشه های تبعیض نژادی در ایران است که اکثرا از طرف فارس زبان ها در رابطه با غیر فارس‌ها نقل می شود .
کلیشه اعم از اینکه طرفدار تبعیض نژادی یا تبعیض جنسی باشد ممکن است در قالب داوری، احساس یا تصویر بیان شود. کلیشه های تبعیض نژادی به یک قوم خاص مربوط می شوند و کلیشه های تبعیض جنسی به جنس مخالف.
کلیشه سازی چه با رویکرد تعریف آمیز و چه با رویکرد تحقیر آمیز می تواند متوجه مردم یک شهر نیز گردد:
«در یکی از متاخرترین نمونه‌ها از این دست، ریاض‌الحکایات، تالیف حبیب‌الله کاشانی (از نویسندگان عهد قاجار و احتمالا هم عصر محمدشاه قاجار) لطیفه‌های ابلهان مربوط به مازندرانی‌هاست.
در رساله‌ی دلگشا و بعضی دیگر از آثار فکاهی و طنزآمیز عبید زاکانی، لطیفه‌های ابلهان معمولا درباره قزوینیان است. خود عبید هم اهل (حومه) قزوین بوده است.»(۲)
خساست و سخت گیری اهالی تبریز و اصفهان در کنار خوشگذرانی و سست عنصری اهالی شیراز و اورمیه از کلیشه های رایج در افکار عمومی ایران می باشد اما در خصوص اورمیه کلیشه سازی‌ها تنها در افکار عمومی نمانده و وارد حیطه دولتی شده است.
با شروع تعطیلات نوروزی و تابستانی وقتی از ورودی‌های شهر اورمیه وارد می شویم نوشته بنرهایی با مضامین اورمیه شهر بید و انگور، اورمیه رنگین کمان اقوام و ادیان، اورمیه شهر مهمان نواز، اورمیه شهر همزیستی و… را مشاهده می کنیم. البته این جملات کلیشه ای هدفدار در تبلیغات انتخاباتی و همچنین در بعضی مقالات و مقدمه بعضی کتاب ها هم دیده می شود.
برابر آمار ویکی پدیا فارس‌های ساکن اصفهان تقریبا ۸۷ درصد می باشد و این شهر با جمعیت ۶ درصدی تُرکان ، اقلیت‌های مذهبی ارامنه ، و دیگر شاخه های مسیحی، زرتشتیان، ورشوییان، بهاییان، بودا، ربانیان- هندوهای تاجر پیشه و یهودیان رنگین کمان اقوام و ادیان معرفی نمی شوند.
ولی شهر اورمیه با جمعیت تقریبا ۸۶ درصدی تُرکان و نیز اقلیتی از کردها ، مسیحیان (آشوری و ارامنه) رنگین کمان اقوام و ادیان تبلیغ می شود.
تقریبا در تمام شهرهای ایران ساکنانی با تمایزات اتنیکی ، زبانی و دینی و… زندگی می کنند. چرا آن شهرها ، شهر اقوام و ادیان تبلیغ نمی شوند؟
حال با توصیف این آمار ارائه شده چرا اصفهان شهری کاملا فارس تبلیغ می شود؟ ولی اورمیه شهری با ترکیب جمعیت تُرکان و سایر اقلیت ها تبلیغ می شود؟
این جملات کلیشه ای بی هیچ مبنای علمی و با استناد به یک تفاوت «طبیعی» خصوصیاتی را به شهر اورمیه نسبت می دهد که تحریف حقایق را در پی دارد و نمی توان همه مردم اورمیه را دوستداران آب انگور و خوشگذرانی‌های باغات اطراف شهر تصویر نمود.
و این کلیشه ها در راستای اهدافی همچون تحمیق سازی مردم ، تبلیغات دروغین و همچنین تاریخ سازی برای اورمیه از سوی سازمان‌ها و نهادهای رسمی بازتولید می شود و از آن جا که با تعمیم نا به جا و ساده انگاری افراطی همراه است، پدیده ای منفی به حساب می آیند که پنهان سازی واقعیت ها را در پی دارند.
مسئولین شهری اورمیه باید به این دغدغه پاسخ دهند که چگونه است مشاهیری مانند جبار باغچه بان، صفی الدین اورموی، حیدر خان عمواوغلو، محمد امین آزاد وطن، فاطما ستتار قیزی، مریم جهانگیری، کاظیم خان قوشچی، و طرزلوی افشار، عسگر خان و… هنوز به درستی برای نسل امروز و حتی دیگر شهروندان شناسانده نشده اند. و با توجه به نحوی عملکرد مسؤولان برنامه ای جدی و مدون جهت شناساندن اسطوره های شهر و معرفی شخصیت آنها دیده نمی شود.
مسئولان شهری منجمله شهرداری و شورای شهر اورمیه با مشاهیر و افتخارات علمی ، فرهنگی و هنری این شهر غریبی نکنند.
مردم اورمیه در سال۱۹۱۸ میلادی فاجعه جیلولوق را تجربه کرده است و با اینکه به مدت چند سال متوالی و به نحو غیر انسانی نسل کشی و قتل عام تمام عیار و وحشتناک را لمس کرده و صدها هزار نفر کشته داده است ولی با این حال شهر را به متجاوزان مهاجر و بیگانه تسلیم نکردند و با حفظ اراده و انسجام شهر و خانه خود را از نو برپا کرده و روح زندگی و آبادانی را به آن بازگرداندند و متجاوزان بیگانه را از شهر بیرون راندند.
به نظرم نهادهای رسمی و دولتی در سال‌های گذشته با مشاهده اعتراضات و تجمعات مردمی اورمیه در سال ۸۵ (کاریکاتور موهن روزنامه ایران)، تظاهرات زیست محیطی شهریور۱۳۹۰ (دررابطه با خشکاندن تعمدی دریاچه اورمیه) و همچنین شعارهای هویت طلبانه تماشاگران والیبال در ورزشگاه‌ها و سایر موارد، با بازتولید و سازماندهی کلیشه هایی که در بالا به آنها اشاره شد اورمیه را به بی خاصیت بودن تشویق نمایند تا در این شرایط روحیه اعتراض و اعتماد به نفس را از شهروندان بگیرند و ما را انسان‌هایی غیر متعهد و غیر مسئول جلوه دهند.
نهادها و ارگانها بی آنکه احساس تعلق به هویت این شهر داشته باشند بیشتر احساس تعلق به تامین در آمدهای سازمانشان و حتی خودشان دارند و این گونه می شود که اولویت‌ها و نیازهای عمومی این شهر در میان انگیزه های شخصی و مادی افراد گم می شود .
«در دنیای امروز، ما فرصت های بی سابقه ای برای ساختن خویشتن مان و آفریدن هویت های مختص به خودمان در اختیار داریم. ما خود بهترین مرجع و منبعی هستیم که می توانیم تعریف کنیم که چه هستیم، از کجا آمده ایم ، و به کجا می رویم.»(۳)
پی نوشت:
(۱) پیکار با تبعیض جنسی- آندره میشل- ترجمه جعفر پوینده
(۲) مقاله مساله‌ی دشوار دوشواری و نگاهی به جکهای ترکی- محمود فرجامی
(۳) جامعه شناسی آنتونی گیدنز – ترجمه حسن چاوشیان

میثم آزادی، نشریه فرهنگی،سیاسی واجتماعی آنا وطن سلماس-نیمه اول آبان ماه1394 - سال پنجم - شماره38

Sunday, November 22, 2015

قتل وعام کودکان ترکمن - سوریه در روز جهانی کودک

روسها 20 نوامبر با بمباران کردن مناطق ترکمن نشین کودکان معصوم را قتل وعام کردند . نیروهای اسد هم عملیات زمینی در منطقه باییربوجاق در حومه لاذقیه را گسترش داد. فرزندان ترکمن داغی – سوریه در روز جهانی کودک به جای دیدن جشن و شادی ، گلوله وجنگ و خون دیدند عده ای زخمی و عده ای هم پرپر شدند.
تصاویر تاثر انگیز پخش شده در فضای مجازی و چهره های خون آلودشان هر لحظه در جلوی چشم هایم ظاهر می شود و این برایم بسیار تکان دهنده است وقتی می بینم بعضی از کودکان در سوریه به غیره از جنگ و خشونت از هیچ چیزی خبر ندارند.
واین کودکان بی دفاع، قربانیان خاموش جنگ ها هستند که بیشتر از سایرین آسیب پذیرترند و برایشان عوارض روانی و اجتماعی به همراه خواهد داشت.
در مقدمهٔ کنوانسیون حقوق کودک آمده‌ است: «کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود.» 
روسیه و هم پیمانانش در حملات روز گذشته با استفاده از انواع سلاحهای جنگی قوانین بشردوستانه و قوانین جنگ را رعایت نکرده و کنوانسیون حقوق کودک را آشکارا نقض نمودند و به همین خاطر مرتکب جرم جنگی بر علیه کودکان شدند و باید مجازات شوند
در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی (1998) یکی از اهداف ، مجازات مرتکبان جنایات جنگی بر ضد کودکان است. در این اساسنامه بکارگیری کودکان زیر 15 سال در مخاصمات داخلی یا بین المللی ، حمله به مدارس و بیمارستانها و جرایم خشونت آمیز شدید علیه کودکان می تواند در چارچوب وظیفه این دیوان قرار گیرد. باید بدانیم که اکثر جنگ ها بخاطر قدرت طلبی , غفلت ازعدالت و مساوات, سرکوبی حقوق اولیه و فقر شدید شکل می گیرد که جامعه جهانی باید به رفع آن اقدام کند.

پی نوشت:
سازمان ملل متحد، ۲۰ نوامبر را روز جهانی کودک اعلام کرده است. مجمع عمومی سازمان ملل در چنین روزی در سال ۱۹۵۹ اعلامیهٔ حقوق کودک و در سال ۱۹۸۹ نیز کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرد.

Sunday, November 8, 2015

نقض حقوق کودک با ادبیات کودکانه


بعد از ظهر روز جمعه (۱۵ آبان-۶ نوامبر) برنامه‌ای به نام هتل فیتیله‌ای از شبکه‌ی دو تلویزیون دولتی ایران پخش شد. این برنامه ماجرای پدر و پسر تُرکی است که قصد ترک هتل را دارند چرا که بوی بسیار بد و غیرقابل تحملی آزارشان می‌دهد. در نهایت پس از بررسی متوجه می شوند این بو، بوی دهان بچه‌ای است که اتفاقا تُرکی صحبت می‌کند و دلیلش شستن دهان نه با مسواک، بلکه با فرچه‌ی توالت می باشد.

هنرمندان فیتیله با این هنرنمایی کودکان تُرک را تحقیر کردند تا کودکان ایران را بخندانند.
به نظرم چنین تحقیرهای سیستماتیکی و رفتارهای نا پسند با کودک تُرک، او را دچار خود کم بینی کرده و شخصیت کودک و نوجوان را تضعیف و تحقیر می کند و بسیاری از مشکلات جدی رفتاری را برای او به بار می آورد  و این عمل صدا و سیمای ایران مصداق بارز و عینی خشونت علیه کودکان می باشد.
 رفتار شبکه دولتی ایران مصداق بارز نقض پیمان‌نامه حقوق کودک است ( پیمان نامه حقوق کودک مقبول‌ترین سند حقوق بشردرتاریخ است) .
این اولین بار نیست که از برنامه های تلویزیونی ایران به ملل غیر فارس سخنان توهین آمیز گفته می شود. ماه گذشته سخنان توهین آمیز اکبر عبدی کمدین ایرانی به عرب ها  در برنامه زنده شبکه ۳ واکنش‌های فراوانی را در پی داشت.
در گذشته نیز محمود افشار تئوریسین پهلوی که هیچ حقی را برای تُرکان قائل نبود و حتی با ۵دقیقه آموزش زبان تُرکی در مدارس و دانشگاه ها مخالفت می کرد، پیشنهاد مدرسه هاى مادرانه در آذربایجان را مطرح می کند. جواد شیخ الاسلامی، تئوریسینی دیگر در تکمیل نظرات محمود افشار طرح جدا کردن اجباری نوزادان آذربایجانی و نگهداری آنها در شیرخوارگاه‌های مخصوص را تقدیم دیکتاتور زمان خود نمود تا کودکان  تا سن هفت سالگی تماسی با والدینشان نداشته باشند و کلامی از آنها نشنوند. ذوقی که پس از محسنی به عنوان رییس فرهنگی به آذربایجان آمد، «صندوق جریمه تُرکی حرف زدن» در دبستان ها را ابداع نمود تا هر طفل دبستان آذربایجانی که جسارت کرد به تُرکی صحبت کند، جریمه شود.
تُرک‌ها و فرزندانشان در دوره‌ی حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی ایران از ابتدائی ترین حقوقشان از قبیل تحصیل به زبان مادری، نامگذاری کودکان به نامهای تُرکی، برنامه های تلویزیونی مخصوص کودکان و نوجوانان به زبان تُرکی و… محروم بوده و هستند.
محرومیت ها، تحقیرها و تبعیض های  ذکر شده در گذشته و حال، نتیجه ای جز آسیمیلاسیون و حل کردن ملت های غیر فارس در داخل فارس زبانان ساکن ایران است.
ماده‌ ۲ کنوانسیون حقوق کودک در ۲ بند به رعایت حقوق کودکان و حمایت از آنها این چنین تاکید می کند:
۱ – کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌، حقوقی‌ را که‌ در این‌ کنوانسیون‌ در نظر گرفته‌ شده‌، برای‌ تمام‌ کودکانی‌ که‌ در حوزه‌ قضائی‌ آنها زندگی‌ می‌کنند بدون‌ هیچگونه‌ تبعیضی‌ از جهت‌ نژاد، رنگ‌، جنسیت، زبان، مذهب‌، عقاید سیاسی‌، ملیت‌، جایگاه‌ قومی‌و اجتماعی‌، مال‌، عدم‌ توانایی‌، تولد و یا سایر احوال‌ شخصیه‌ والدین‌ و یا قیم‌ قانونی‌ محترم‌ شمرده‌ و تضمین‌ خواهند نمود.
۲- کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ را جهت‌ تضمین‌ حمایت‌ از کودک‌ در مقابل‌ تمام‌ اشکال‌ تبعیض‌، مجازات‌ بر اساس‌ موقعیت‌، فعالیتها، ابراز عقیده‌ و یا عقاید والدین‌، قیم‌ قانونی‌ و یا اعضای‌ خانواده‌ کودک‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد.
پی نوشت:
۱ – پیمان‌نامه حقوق کودک یک کنوانسیون بین‌المللی است که حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کودکان را بیان می‌کند. دولت‌هایی که این معاهده را امضا کرده‌اند موظف به اجرای آن هستند و شکایت‌های راجع به آن به کمیته حقوق کودک ملل متحد تسلیم می‌شود.
۲ – کودک بر اساس ماده یک این پیمان به هر انسان کمتر از ۱۸ سال گفته می‌شود. مگر آن که قانون قابل اعمال در مورد کودک سن قانونی کمتری را تعیین کرده باشد.
این کنوانسیون شامل ۵۴ ماده و دو پروتکل اختیاری بوده که چهار اصول پایه‌ای آنرا جهت می‌دهد:
۳ – هیچ کودکی نباید از تبعیض رنج ببرد.
۴ – زمانی‌که در رابطه با کودکان تصمیم‌گیری می‌شود، باید منافع عالیه آنان در راس قرار گیرد.
۵ – کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند.
۶ – کودکان حق دارند آزادانه عقاید و نظرات خود را ابراز کنند و این نظرات در تمامی اموری که به آنها مربوط می‌شود، باید مورد توجه قرار گیرد.
1394/08/16
2015/11/08

"کوروش"-ون سونو



کوروشون حیله‌سی و اوغلونون اسیر اولماسیندان خبردار اولان تومیریس خانیم کوروشا بئله بیر پیغام گؤنده ریر:

« ای کوروش! کی ، قان ایچمکدن دویمورسان، اؤزونه اؤیونمه کی ، اوزومون مئیوه سی ایله ، ایکی اوزلولوکله منیم اوغلومو اسیر ائتمیش‌سن. مغرور اولما کی، بو واسطه‌ایله اونا ال تاپمیش‌سان، اونا گؤره کی، بو ایش دؤیوش مئیدانیندا و ایگیتلیکله اولمامیشدیر. ایندی منیم اؤیودومه قولاق آس، چونکی سنین مصلحتینی دئییرم. مجازات گؤرمه‌دن ، منیم اوغلومو گئری قایتار و بیزیم اؤلکه‌دن چییخیب گئت. اگر بئله ائتمه‌سن ، قوشونومون اوچده بیرینه نیسبت ائتدیگین جسارت مقابیلینده، گونشه و ماساژئتلرین آلاهینا آند ایچیرم کی ، سنی قان ایچمکدن دویورام ، اگرچه سن دویمازسان». (1)
تومیریسین اوغلو اسرک‌لیکدن آییلیب، وضعییتی گؤروب خطا ائتدیگینی دویور و کوروشدان خواهیش ائدیر کی ، اونون قوللارینی آچسینلار. کوروش " سپارقاپی سئس" ین قوللارینی آچماغا امرائدیر. اللری آچیلماق هامان سپارقاپی سئس یانیندا اولان سلاحلی شخصلرین سلاحلاریندان ایستفاده ائده رک اؤزونو اؤلدورور.
اوغلونون اؤلوم خبرینی ائشیدن تومیریس خانیم جیجون - سیحون چایلاری کنارلاریندان تا آرازین شمالینا قدر یاییلمیش بوتون ماساژئتلرین اوردولارینی سفربر ائدیب، پارسلارا قارشی هجوما کئچیر. دؤیوشده پارسلار مغلوب اولوب و سون نفرلرینه قدر اؤلدورولورلر. کوروش دا دؤیوشده اؤلدورولور. تومیریس خانیم کوروشون جسدینی تاپدیریب ، باشینی بدنیندن آییریر و اونو قانلا دولو اولان بیر تولوغا سالیب ، اونون آغزینی بوغاراق الینده توتدوغو حالدا دئییر:
« من سنی دؤیوشده مغلوب ائتدیمسه ده ، سن حیله‌ایله منیم باشیما مصیبت گتیریب، اوغلومو الیمدن آلدین، نئجه دئمیشدیم، ایندی سنی قان ایچمکدن دویورورام». (2) 

پی نوشت:

1.آقای حسن پیرنیا (مشیرالدوله) کوروش زامانی ماساژئتلرین - تورکلرین اولو بابالارینین آرازین شمالیندا بو گونکو شمالی آذربایجاندا اولمالارینی رد ائدیر، لاکین تاریخین آتاسی هئرودوت و اوندان سونرا کی تاریخچیلر بو واقعییتی تایید ائتمیشلر. مثلا عباسقلی آقا باکیخانوف " گولستان ارم" اثرینده هابئله کاویان پور تاریخ عمومی آذربایجان اثرینده آچیق قید ائتمیشلر کی کوروش آراسین شمالیندا ساکالار لا دؤیوشده اؤلموشدور. (3)
هئرودوت سونرا خزر دنیزینین موقعییتی و یئرلشدیگی یئر باره‌ده اولدوقجا دقیق و دوزگون معلومات وئریر، بو ایسه گؤسته‌ریر کی، اونون منطقه‌میزین جغرافییایی وضعییتیندن اولان معلوماتی دقیق و دوزگون و یازدیقلاری تامامیله دوغرودو. 
هئرودوتون بو سؤزلری ده دوغرودو ، چونکی اونون گؤستردیگی کیمی ماساژئتلر هم آراکسین شمال قسمتلری همده جیحون- سیحون چایلاری اطرافی و بوزقیرلاریندا(جلگه‌لرینده) یاشامیشلار. تاریخ گؤسته‌ریر کی ، بو یئرلر تورکلرین اولو بابالارینین اصیل وطنلری اولموشدور.

2.هئرودوت تاریخی حادثه‌لری آچیقلاماغا باشلاییر و یازیرکی، ماساژئتلرین کوروش زامانی بؤیوگو، باشچیسی " تومیریس- Tomyris" خانیم اولموشدور. تومیریس بوتون ماساژئتلرین، ایستر آرازین شمالی ایستر ایسه جیحون - سیحون چایلاری اطرافی و بوزقیرلاریندا یاشایان ماساژئتلرین - قدیم تورک ائللرینین بؤیوگوایدی.

3.هئرودوت یازیر کی، کوروش "بابیل"ی آلاندان سونرا " ماساژئتلری" اؤزونه تابع ائتمک ایسته‌دی. بوتون قدیم و تازا تاریخچیلر گؤسته‌ریرلر کی ، " ماساژئتلر" هامان "ساکالار- ایشغوزلاردیرلار. ماساژئتلر سایجا چوخ ، اؤزلری ده اولدوقجا دؤیوشکن‌ایدیلر و یئلری " آراکس- Araxe" چایینین شمالیندا ، شرق طرفده (بو گونکو شمالی آذربایجان و داغیستان)، "ایسه‌دون- "Issedons لارین مقابیلینده( ایسه دونلار ، ماساژئتلرین بیر قولو اولوب، خزرین شرقینده یاشایاردیلار)ایدیلر. (4)

4. هئرودوت "آراکس" چایینین یئرینی مشخخص ائتمک اوچون (اؤزو او یئرلری گؤرمه‌میشدیر) بئله یازمیشدیر:
"آراکس" چایی " ماتانی - Matanen"لر یئرلریندن آخیر، " گیندئس – "Gyndes (ترکیه – ایران – عراق تورپاقلاریندا آخان دیاله چایی) ده بورادان جریان ائدیر. دیاله چایی دجله‌نین قوللاریندان‌دیر. دیاله و دجله چایلارینین بیر سیرا قوللاری" زاقروس" و خصوصیله " آغری" داغیندان (ترکیه – ایران – اسکی شوروی سر حدلرینین بیرلشدیگی منطقه ده کی داغ ) سرچشمه توتور. "آراکس" (آراز) چایی دا محض همین بو داغلاردان باشلانیر.

قایناق: 
ایران تورکلرینین اسکی تاریخی - زهتابی
................................................................
(1) پیرنیا. ج1. ص 451.
(2) پیرنیا. ج1. ص 452.
(3) گلستان ارم ص 38 و تاریخ عمومی آذربایجان اثرینین اووللری.
(4) پیرنیا. ج1. ص 446. 
.................................................................
2015/11/01
آبان94

بایکوت خبر درگذشت دکتر سید محمد حسین مبین !

...قضاوت با مخاطبان...

بامداد دوشنبه ۶مهر۹۴ دکتر محمدحسین مبین، نویسنده، شاعر و پزشک توانای معاصر آذربایجان، در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
خبر در گذشت پدر جذام ایران از طرف غولهای رسانه ای فارسی زبان بایکوت می شود خبر انسانی که در ریشه‌کنی بیماری جذام در ایران، نقش به سزایی داشت و خدمت به جذامیان را از وظایف انسانی و پزشکی خود شمرده و در سال های دراز خدمت خود همواره در فکر آنها بوده و از مساعدت آنها فروگذار نکرده است .

بایکوت خبر دکتر مبین بایکوت انسانیت است دکتری از جنس انسانیت و فداکاری ایثار که در این کشور کمتر کسی به اندازه وی به درمان بیمارانش مصصم بود.
دکتر مبین، به دلیل خدمات انسان دوستانه بی نظیر خویش بارها از طرف سازمان های بین المللی از جمله یونیسف مورد تقدیر قرار گرفته بود و فروغ فرخزاد شاعر معاصر ایرانی با الهام از حرکت های خیرخواهانه وی فیلمی مستند به نام «این خانه سیاه است» ساخته است.

بایکوت اخبار مربوط به آذربایجان از طرف رسانه های فارسی زبان اولین بار نبوده و نخواهد بود این استاتوس صرفا جهت اطلاع و تنویر افکار عمومی می باشد.

پی نوشت:
استاد دکتر محمدحسین مبین در سال ۱۳۰۶ شمسی در یکی از محلات قدیمی تبریز به نام چرنداب به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان معرفت تبریز و کلاس شش و دوره دبیرستان را در دبستان و دبیرستان پهلوی آن روز در کرمان به پایان رساند.
بعد از شش سال اقامت در کرمان به تبریز مراجعت و با اخذ دیپلم طبیعی از دبستان فردوسی در سال ۱۳۲۸ وارد دانشکده پزشکی تبریز شد و در سال ۱۳۳۴ به دریافت دکترای پزشکی نایل آمد. وی پس از طی خدمت نظام وظیفه در سال ۱۳۳۷ به استخدام وزارت بهداری درآمد و خدمات پزشکی ، اجتماعی خود را با بیماریابی جذام در آذربایجان شرقی آغاز کرد. و پس از یک سال فعالیت در امر بیماریابی در سال ۱۳۳۸ به عنوان کفیل آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز به ادامه فعالیت پرداخت.
در سال ۱۳۴۱ با استفاده از بورس تحصیلی سازمان بهداشت جهانی برای طی دوره آموزشی علمی و عملی جذام، رهسپار کشورهای اروپایی اسپانیا و پرتقال و آفریقایی، نیجریه و مالی گردید. پس از این دوره آموزش عالی به ایران مراجعت و بعنوان رئیس آسایشگاه باباباغی مشغول به خدمت شد.
در سال ۱۳۴۸ با ادغام سازمان بهداری و دانشگاه تبریز به دانشگاه منتقل و با اغتنام فرصت با اخذ تخصص در رشته بیماریهای پوست و آمیزشی از دانشگاه تبریز توفیق یافت. در بخش پوست دانشکده پزشکی بیمارستان بابک(هفتم تیر ) به عنوان عضو هیئت علمی به خدمات علمی – پزشکی خود ادامه داد.
استاد دکتر مبین از بهمن سال ۱۳۵۳ به عنوان عضو افتخاری انجمن کمک به جذامیان ایران و چند سالی نیز به عنوان رئیس انجمن کمک به جذامیان آذربایجان به این قشر محروم و مظلوم خدمت کرده است.
وی آثار بسیاری در زمینه های مختلف ادبی خصوصا ادبیات آذربایجان و کودکان دارد که برخی از این آثار چاپ و برخی دیگر نیز در نشریات مختلف کشور منتشر شده است.

از جمله آثار دکتر مبین:
۱ – به یاد شهریار (سوگواره و سوگ نامه ها )
۲ – سخنان عارفانه و نصایح حکیمانه نظامی گنجوی
۳ – شیطان در شعر شهریار (گامی در راستای شهریار شناسی)
۴ – غنچه های خونین (قانلی چیچکلر)
۵ – عاشیقلار (مقدمه ای بر کتاب آذربایجان عاشیقلاری)
۶ – قاپیمیز آچیلیرگونشه ساری (مقدمه ای بر کتاب شعر ذوالفقار کمالی)
۷ – آچیل چتریم آچیل (اوشاقلار ادبیاتی”۱″)
۸ – گل باهاریم گل (اوشاقلارادبیاتی “۲″)
۹ – قوش یوواسی (اوشاقلار ادبیاتی “۳″)
۱۰ – تبریز گنجه نهفته در بسته تاریخ و اشعار و قطعات منظوم دیگر از قبیل: حماسه خونین انقلاب اسلامی، سارای جذامی، آی بالام باغدا ناوار؟ ، رسامین قلمینده طبیعت جانلانیر و …

1394/07/07

Monday, May 11, 2015

مخالفت سازمان ثبت احوال با نامگذاری اسامی تورکی


میثم آزادی، نشریه فرهنگی،سیاسی واجتماعی آنا وطن، شماره34-اردیبهشت 94


 در طول تاریخ نام و عناوین رایج در میان ملل و اقوام مختلف از نام پدیده، اسطوره، الهه، مفاخر و شخصیت های برجسته ی قبیله و ملت الهام گرفته می شد.  در جمهوری اسلامی ایران طبق ماده 20 قانون سازمان ثبت احوال، انتخاب نام فرزند بر عهده والدین یا قیم او است. انتخاب نام مناسب برای فرزندان، شناسنامه فرهنگی- اعتقادی پدر و مادر است و این شناسنامه مدرک هویت هر فرد است . نام فرزند گواه سلیقه ی سالم خانواده و دور اندیش و سلامت و حسن انتخاب آنان است.
داستان از سه سال پیش شروع می شود سازمان ثبت احوال با نامگذاری دختر رضا عباسی به نام "ائلین" مخالفت کرد پدر ائلین می گوید: «ابتدا ثبت احوال زنجان مخالفت کرد اما درخواست خود را به معاونت حقوقی و سجلی سازمان ثبت احوال در تهران ارسال کردم اما آنها نیز مخالفت کردند و دلیل آنها مخالفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. »
بر اساس گزارشهای ثبت شده "آلپ اورهان(آلپ اورخان)"، "اوغوز کاآن(اوغوزخاقان)" و "آنار" کودکان آذربایجانی هستند که در یک سال اخیر سازمان ثبت احوال به دلیل نامگذاری تورکی از صدور اوراق شناسایی به این کودکان خودداری کرده است.  والدین "آلپ اورهان" جزء معدود افرادی هستند که برای نامگذاری و اخذ شناسنامه ی فرزندشان ۲۱۰ روز تلاش کردند. فیروز یوسفی اهل مراغه پدر این کودک تورک با اشاره به مخالفت اداره ثبت احوال با ثبت این نام اظهار کرده است: مسئولان این اداره می گفتند این نام بیگانه و غیر ایرانی بوده و در لیست اسامی تورکی ما وجود ندارد. پدر و مادر "آلپ" بعد از هفت ماه نامه نگاری و دیدار با ارگان ها و افراد مختلف خواسته ی خود را پیگیری نموده و بالاخره مسئولان اداره ثبت احوال را برای صدور شناسنامه به این نام راضی کردند.
 با گذشت ۳ سال و هفت ماه از تولد "اوغوز کاآن " سازمان ثبت احوال شهرستان ماکو از صدور شناسنامه برای این کودک خودداری می کند. پیگیری های چند ساله ی پدر این کودک برای ثبت این نام در اداره ثبت احوال بی نتیجه بوده است. صادق فیض اله نژاد، پدر این کودک در اعتراض به عدم صدور اوراق شناسایی برای فرزندش علیه اداره ثبت احوال این شهرستان به مراجع قضایی شکایت نمود. شعبه دوم حقوقی شهرستان ماکو نیز دفاعیات اداره ثبت احوال را موجه دانسته و رای به ابطال این دعوی داده است. در بخشی از دادنامه صادره دادگاه آمده است: نام انتخاب شده جزء نام های رایج و تناسب با فرهنگ شرعی و اسلامی نیست و با فرهنگ اصیل جامعه اسلامی منافات دارد و جزو نام های مورد تایید آن اداره نمی باشد.  "اوغوز کاآن" متولد ۲شهریور۹۰ بوده و با گذشت ۳ سال و هفت ماه هنوز بدون اوراق شناسایی زندگی می کند.خانواده ای این کودک نگرانند،عدم صدور شناسنامه برای وی موجب شود این کودک از واکسیناسیون و خدمات درمانی محروم شده و در سالهای آینده از ثبت نام در مدرسه و استفاده از خدمات آموزشی و حق شهروندی محروم گردد.
"آنار" نعمت پور حداقل سومین کودک آذربایجانی است که با گذشت بیش از 3 ماه از تولدش اداره ثبت احوال شهرهای تهران و کلیبر از صدور شناسنامه برای وی خودداری کرده اند. بنا به اظهارات الیاس نعمت پور پدر این کودک مسئولان اداره ثبت احوال تهران، دلیل عدم صدور شناسنامه را بی معنی و بیگانه بودن نام "آنار" عنوان می کنند، در صورتی که این اسم در تورکی به معنی «فهمیده»،«به یاد آورنده»می باشد. مسئولان این اداره نبود اختیارات را دلیل عدم صدور شناسنامه عنوان کرده و پرونده را به شهرستان کلیبر محل تولد پدر آنار ارجاع دادند. ثبت احوال تهران با ارجاع آنار به کلیبر وانمود می کند خود در داخل ایران، ایجاد مرز بندی نموده است .
" آنار نعمت ‌پور" ۲۳دی۹۳ شهر تهران متولد شده است، این نوزاد آذربایجانی در آستانه 4 ماهگی هنوز بدون اوراق شناسایی و محروم از خدمات درمانی زندگی می کند. تا کنون پیگیری های متعدد اداری و حقوقی برای ثبت هویت این کودکان به جزء یک مورد به نتیجه ای نرسیده است. 
مخالفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، نامگذاری تورکی و بی معنی بودن ، متناسب نبودن با فرهنگ شرعی و اسلامی، خارجی و غیر ایرانی بودن از جمله دلایل مخالفت مسولان اداره ثبت و احوال ذکر شده است. 

در وبسایت سازمان ثبت احوال فراوانی 50 نام اول دختران و پسران از سال 1380 تا پایان 1392 منتشر شده است. در این آمار در طول 13 سال  کمتر از 8 اسم تورکی من جمله  آیلین، آیناز، آیدا، الناز(ائلناز)، آرمان، اشکان، آرتین و ... را می توان مشاهده کرد. اگر جمعیت تورکان در ایران را بنا  به گفته‌ی  آقای صالحی  وزیر امور خارجه سابق 40 درصد فرض کنیم فراوانی کمتر از 6 درصد نام تورکی در آمار رسمی سازمان ثبت و احوال در این 13 سال بسیار پایین است . این آمار نشانگر بی توجهی به فرهنگ وهویت سایر ملل و سنگ اندازی در نامگذاری اسامی تورکی در ایران می باشد.
 در گذشته نیزمحمود افشار تئوريسين دربار پهلوی که هيچ حقی را برای تورکان قائل نبود وحتی با   ۵دقیقه آموزش زبان تورکی در مدارس و دانشگاه ها مخالفت می کرد، پیشنهاد مدرسه هاى مادرانه در آذربایجان را مطرح می کند. همچنین جواد شیخ الاسلامی ، تئوريسينی دیگر در تکمیل نظرات محمود افشارطرح جدا کردن اجباری نوزادان آذربایجانی و نگهداری آنها در شیرخوارگاههای مخصوص را تقدیم دیکتاتور زمان خود نمود تا کودکان  تا سن هفت سالگی تماسی با والدینشان نداشته باشند و کلامی از آنها نشنوند. ذوقی که پس از محسنی به عنوان رییس فرهنگی به آذربایجان آمد، "صندوق جریمه تورکی حرف زدن" در دبستان ها را ابداع نمود تا هر طفل دبستان آذربایجانی که جسارت کرد به تورکی صحبت کند، جریمه شود.

سه سال پیش نیز، داود دشتبانی در رابطه با درخواست رضا عباسی از سازمان ثبت احوال جهت نامگذاری دخترش به نام "ائلین" مطلبی با عنوان جنجال و شانتاژ بر سر یک همزه نوشت. وی مدعی شد پدر ائلین فردی قوم گراست که نوزاد معصوم خود را ملعبه مقاصد سیاسی خود قرار داده و جنجالی دروغین را آغاز کرده است. و هیچ حق و حقوقی برای این پدر جهت نامگذاری دخترش ائلین قائل نشد.  
تورک‌ها و فرزندانشان در دوره حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی ایران از ابتدائی ترین حقوقشان از قبیل تحصیل به زبان مادری ، نامگذاری کودکان به نامهای تورکی، برنامه های تلویزیونی مخصوص کودکان و نوجوانان به زبان تورکی و... محروم بوده و هستند.
محرومیت ها و تبعیض های  ذکر شده در گذشته و حال ، نتیجه ای به جز استعمار غیر فارسها را به دنبال ندارد. ابزار مهندیسین این تبعیض ها، آسیمیلاسیون و حل کردن ملت های غیر فارس در داخل فارس زبانان ساکن ایران است.
در ماده ۷ کنوانسیون حقوق کودک آمده است:
1.تولد کودک‌ باید بلافاصله‌ پس‌ از به‌ دنیا آمدن او‌ ثبت‌ ‌شود و کودک از بدو تولد از حق‌ داشتن‌ نام‌، حق کسب‌ تابعیت‌ و تا حد امکان‌ از حق شناختن والدین‌ و قرار گرفتن‌ تحت‌ مراقبت آنان برخوردار خواهد بود. 2 .کشورهای عضو اعمال حقوق  در مواردی که عدم اعمال این حقوق موجب بی تابعیتی کودک شود، تضمین خواهند نمود.
 ماده ۸ کنوانسیون حقوق کودک نیز در ۲ بند به رعایت حقوق کودکان و حمایت از آنها این چنین تاکید می کند که :
 ۱- دولت های عضو متعهد می شوند حق‌ کودک‌ برای‌ حفظ‌ هویت‌ خود، من‌ جمله‌ ملیت‌، تابعیت، نام‌ و روابط‌ خانوادگی‌ را مطابق‌ قانون‌ و بدون‌ مداخله‌ غیر قانونی محترم بشمارند. ۲- در مواردی‌ که‌ کودک‌ به‌ صورت غیرقانونی‌ از تمام‌ یا برخی‌ از حقوق‌ مربوط‌ به‌ هویت‌ خود محروم‌ شود، کشورهای‌ عضو حمایت‌ و مساعدتهای‌ لازم‌ را برای‌ استیفای‌ سریع‌ هویت او فراهم خواهند آورد.



Sunday, May 3, 2015

یکی از صد قهرمان حوزه اطلاع رسانی


سوم ماه مه برابر است با روز جهانی مطبوعات. این روز بنا به پیشنهاد بخش فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) پس از تصویب مجمع عمومی این سازمان در نوامبر سال 1991 به عنوان روز جهانی مطبوعات نامگذاری گردید و از آن تاریخ به بعد این روز همه ساله از سوی کشورها و سازمان های مختلف دفاع از آزادی بیان و اهل رسانه با بررسی اوضاع، احوال و چالش‌هایی که مطبوعات در جهان با آن مواجه اند مورد تجلیل قرار می گیرد.
«آزادی مطبوعات سنگ بنای سایر آزادی‌ها و یکی از پایه‌های اصلی حفظ شرافت انسانی محسوب می‌شود. وجود رسانه‌های آزاد، مستقل و کثرت‌گرا در هر جامعه‌ای برای بهره‌مندی از این آزادی ضروری است (1).»

سعید  متین پور خبرنگار  انسانهای بی رسانه بود. اخبار و وقایع زندگی اجتماعی، عقاید و افکار عمومی ملتش را منعکس می کرد و با آگاهی از حقوق شهروندی مطالبات ملت آذربایجان را در چارچوبی دموکراتیک مطرح می کرد. آری، سعید صدای ما و گزارشگر وضع موجود ملتش بود. سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۳ در آستانه «روز جهانی آزادی مطبوعات» از سوی «سازمان گزارشگران بدون مرز» (2) به عنوان یکی از صد قهرمان حوزه اطلاع‌ رسانی معرفی شد. دلیل این امر فعالیت‌های شجاعانه او اعلام شد که موجب ارتقای آزادی شده است.

عطیه طاهری همسر سعید در گفتگویی درباره او می‌گوید: «سعید در عین حال که از حقوق پایمال شده‌ تمامی فعالان دفاع می‌کرد و به این سبب فعال حقوق بشری می‌تواند باشد، اخبار فعالان بازداشت شده‌ در حاشیه و نادیده گرفته شده را هم منتشر می‌کرد و به این صفت یک خبرنگار می‌تواند باشد. او همواره همه‌ خواسته‌هایش را در چارچوبی دموکراتیک مطرح کرده است و فهم دموکراتیک در عرصه‌ سیاست جدی‌ترین دغدغه‌ اوست. سعید خواستار زندگی بخشیدن به زبان مادری در مدرسه و دانشگاه است. خواستار حق تحصیل به زبان مادری یعنی زبان تورکی در مدرسه‌ها و دانشگاه‌‌هاست.»
سعید روزنامه‌نگار هویت‌طلب زنجانی فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه تهران و عضو هیات تحریریه هفته نامه های «یارپاق»، «موج بیداری»،«امید زنجان»، «پیام زنجان»،«دیلماج»  وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر است که به خاطر عقیده، نوشتن مطلب در نشریات و مقالات در وبلاگ و سایر فعالیتهای مدنیش به 8 سال زندان (3) محکوم شده و هم اکنون در زندان زنجان در حال گذراندن دوران محکومیت خود است.
در پیام روز جهانی رسانه‌ها در سالهای گذشته با استناد به ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر مبنی بر آزادی عقیده و بیان تاکید شده «آزادی رسانه‌ها مستلزم آزادی عقیده و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و دیدگاه‌ها به هر وسیله ارتباطی و بدون محدودیت مرزها می‌باشد. این آزادی برای هر جامعه سالم و پویا ضروری و بنیادین می‌باشد.»

آزادی بیان معیاری اساسی برای هر نوع جامعه‌ی چندصدایی و دموکراتیک است. نقض این آزادی همواره به نابودی سایر موازین حقوق بشر منجر می‌شود و آزادی بیان از پایه‌های اصلی حفظ سلامت جامعه و ایجاد تحول در آن است.

قانون اساسی و مطبوعات در ایران

می توان در رابطه با مطبوعات به اصول زیر از قانون اساسی اشاره كرد:

اصل سوم : « بالابردن سطح آگاهی‌های عمومی در همه‌ی زمینه‌ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر از وظایف دولت است.»

اصل بیست و چهارم : « نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنكه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می كند.»

اصل بیست و پنجم : « بازرسی و نرساندن نامه‌ها، ضبط و فاش كردن مكالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلكس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حكم قانون.»

اصل یكصد و شصت و هشتم : « رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیأت منصفه در محاكم دادگستری صورت می‌گیرد. نحوه‌ی انتخاب، شرایط و اختیارات هیأت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی معین می كند.»


پ.ن:
1. پیام مشترک دبیرکل سازمان ملل، بان کی‌مون و ایرینا بوکووا مدیرکل سازمان علمی فرهنگی و آموزشی یونسکو به مناسبت روز جهانی آزادی رسانه‌ها در سال 2012 
2.گزارشگران بدون مرز یک سازمان غیرانتفاعی بین‌المللی دفاع از آزادی مطبوعات و حمایت از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران است. مقر این سازمان در کشور فرانسه قرار دارد. تنها سازمان دولتی که به این سازمان کمک می‌کند کمیسیون اروپا است، که مرکب از ۱۵ دولت مختلف است.
3. قاضی صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی متین پور را به اتهام ارتباط با بیگانگان به ۷ سال و به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به یکسال و مجموعاً به ٨ سال حبس تعزیری محکوم کرده‌است. او هم اکنون دوران محکومیت خود را در زندان  زنجان می‌گذراند.